وب سایت شمالیها ، ۱۱ فروردین ، ۳۱ مارس بسته می شود
https://amishomal.wordpress.com
آرشیو نوشته هادر این آدرس در دسترس خواهد بود
https://amishomal.wordpress.com
آرشیو نوشته هادر این آدرس در دسترس خواهد بود
نمی دانم آدمها از کی عاشق میشن و دل به دیگری می بندند، شاید هم از همان روز تولد. تا اونجایی که یادمه از شش هفت سالگی عاشق گُلی بودم
Continue reading →نانجیب یه بُز داشت اسمشو گذاشت ملکشاه
Continue reading →تصور کن هیچ کشوری نیست
تصورش سخت نیست
هیچ بهانهای برای کشتن یا مردن در راهش نیست
چنان که مذهبی وجود ندارد
تصور کن همه انسانها در صلح زندگی میکنند
«بهار برای این زیبا است که اگر از گشنگی در حال مرگ باشی، می توانی با چیدن گل ها دلی از عزا در آری»
Continue reading →یک میز و دو بشقاب، در بشقابی عقربی زنده نشسته و بشقابی دیگر که ماری در آن چنبره زده. قفسی آهنین با قفلی بزرگ و کاسه ای در وسطش پُر از آب نبات ، و کودکی جلوی میز با نگاهی پر از میل و تمنا به سوی قفس
Continue reading →اینشتین از چگونگی کنترل و استفاده از انرژی عظیم نهفته در آتش جهنم و ساختن یخچالهای بزرگ و ایجاد ابر و باران مصنوعی که باعث تغییر محیط و طبیعت جهنم به وضعیت کنونی اش گفت
Continue reading →جزو این گروههای حقوق بشر که نیستی؟. با دستپاچگی گفتم : نه، فقط از حیوانات حمایت می کنم
Continue reading →رسانه های انحصاری با پنهان کردن و یا وارونه نمایاندن حقایق آن تصویری از واقعیات و رویدادها را که خود میپسندند به ما عرضه می کنند
Continue reading →از چهره های مهم بازیگر در انقلاب مشروطه و جنبش جنگل در گیلان و یکی از بنیان گذاران سوسیال دمکراسی در ایران
Continue reading →اگر آدمکهای اردشیر مسخرهاند، نه بهخاطر آن است که منظور از نمایش آنها
مسخرگی بوده است، او لودگی نمیکند و به شرف انسان بودن معتقدتر از آن است
که به دست انداختن انسان وقت بگذراند یا هنرنمایی کند
به دلها مهر و گرما ارزانی دار
به دلهای سرد دشمنان مان هم
که خیال دریدن سرزمینم را در سر دارند
منابع کره خاکی محدود هست و جمعیت جهان بیشتر از آن زمانی ست که خیار و گوجه فرنگی هنوز طعم و مزه داشتند
Continue reading →به شکل غم انگیزی بیژن نجدی هستم. ۵۴ سالمه و تصمیم دارم که تا اولین صبح قرن بیست و یکم هم زندگی کنم
Continue reading →نه بردیا دروغین بود و نه انوشیروان دادگر
Continue reading →کلاغ اول شاید از آن تیپ های ساکت و ترسویی است که به نیمه گرسنه بودن خود راضی هست و نمی خواهد دچار دردسر شود.
Continue reading →انقراض کرم خاکی – هرچه باشد باز یک کرم است – که چیزی نیست. اقتصاد انگلی برای منافع امروزش حتی تا انقراض آدمها هم می تواند پیش برود
Continue reading →کوراشیم، کوراشیم بابا کوراشیم؟
تمام جقلگانو فوکوند تو ماشین
کجا میریم بابا کجا میریم؟
تموم بچه ها رو ریختند توماشین
مادربزرگ می فهمید که زمین به انسان تعلق ندارد ؛ که انسان به زمین تعلق دارد.
آدمهایی مثل او قدر زمین را بهتر می دانند
هیچوقت این پرسش را از خود کرده اید که در آن سوی جنگل انبوه و کوه های پوشیده از درخت چه می گذرد؟
Continue reading →آن روزها با آن جورابهای سیاه و مانتوهای قهوه ای هیچ لطفی نداشت . من هم می خواهم فراموششان کنم
Continue reading →خودکامه می داند که اگر امروز درباره سیر تحول انسان بخوانی و بیاندیشی فردا سیر تحول جامعه و پس فردا درباره چگونگی تغییر وضعیت موجود خواهی اندیشید
Continue reading →این جامعه، ستاره ها را بر نمی تابد. بخت نیکی کریمی، هدیه تهرانی و لیلا حاتمی را نداشت که از همان فیلم اول ، سوپر کلوز آپ هایش روی پرده تمام سینماها باشد
Continue reading →هجوم انگلها بیمارش کرد، انگلهای بس کریه، بیرحم و جان سختی چون چپاولگران و سوداگران زمین، چوب ، خاویار، نفت ومواد شیمیایی
Continue reading →یادی از آن ایام که هنوز ورزش و ورزشکار به کالایی تجاری یا ابزاری سیاسی بدل نشده بود، ورزشکاران مجیزگوی این یا آن سیاستمدار و بد تر از آن مجیزگوی این یا آن دولتمدار نبودند
Continue reading →زمین دیلمان جایی است محکم
براورا لشگری از گیل و دیلم
زیر فشار منگنه های غریبه و “خودی” به عنوان یک فرد ایرانی خیلی تنهاییم
Continue reading →