آیا خزر می میرد؟
آیا خزر می میرد؟
https://www.shomaliha.net/
یکی از غنیترین منابع آبى جهان. دریا چه ی زیبای مان، خزر، که بخاطرعظمت و ابهتی که دارد دریایش می نامیم، سخت بیمار است. هجوم انگلها بیمارش کرد، انگلهای بس کریه، بیرحم و جان سختی چون چپاولگران و سوداگران زمین، چوب ، خاویار، نفت ومواد شیمیایی بیمارش کردند. آیا ساحل زیبایش که زمانی جولانگاه رزمجویان وپیشتازان استقلال میهن مان چون مازیار و مردآویج و اسپهبدان مازندران و دیلمیان گیلان بود به صحرایی خشک بدل خواهد شد؟
میلیونها سال پیش دو قاره بزرگ بود. یکی قاره گواندوانا که شامل آمریکای جنوبی، استرالیا، آفریقا و هندوستان میشد و دیگری قاره اوراسیا شامل آمریکای شمالی، اروپا و آسیا. بین این دو قاره دریای عظیم «تتیس» قرار داشت. پس از تغییر و تحولات در کره زمین و تشکیل اقیانوسها و قاره های جدید دریای تتیس هم از بین رفت. دریای سیاه و آرال و خزر از بقایای آن دریای عطیم می باشند.
دریای خزر در دورانهای گوناگون به اسامی کرانه نشینان آن و یا اقوام و قبایلی که گهگاه در مجاورت آن مسکن گزیده بودند نامیده می شده و تمام یا بخشی از آن به نامی موسوم بود، مانند: دریای خزران، دریای کاسپیان، دریای جرجان، دریای گیلان(یا بحرالجیل)، دریای دیلم، دریای طبرستان، دریای مازندران. اعراب نخست این دریا را بحر جرجان و سپس بحر خزر نامیدند. ارسطو و بطلمیوس دریای هیرکانیه(گرگان) و ابن خلدون آن را بحر طبرستان می نامیدند.
سطح دریای خزر ۲۸ متر پایین تر از سطح دریای آزاد قرار دارد، یعنی اگر روزی به دریای آزاد وصل شود بخش جلگه ای استانهای گیلان و مازندران تماما زیر آب می روند، حداکثر عمق آن ۹۸۰ متر و مساحت آن ۷۳۷ هزار کیلومتر مربع می باشد، طول خطوط ساحلی (محیط) خزر ۶۴۰۰ کیلومتر است که ۹۹۲ کیلومتر آن شامل سواحل شمال ایران می شود.
مجموعا ۱۳۰ رودخانه بزرگ و کوچک به خزر میریزند که ۱۱ رودخانه و بیش از ۱۰۰ نهر ایرانى هم جزو آنها می باشد. ۷۵ د رصد آب دریاى خزر از طریق رودخانه ولگا، ۳ درصد از رودخانه اورال ، ۵ درصد رودخانه کورا در آذربایجان و ۱۵ درصد از طریق رودخانههاى بزرگ و کوچک ایران تامین میشود
تنوع زیستى دریاى خزر شامل ۸۵۴ گونه جانورى و بیش از ۵۰۰ گونه گیاهى است و زیستگاه گونههاى جانورى و گیاهى ویژهاى است که در نوع خود بینظیرند. نمونه بارز آن ماهیان خاویارى است که ۶ گونه آن در این دریا یافت میشوند و از نظر جمعیت بالغ بر ۸۵ درصد ذخایر اقیانوسها را شامل میشود و ۹۵ درصد مصرف جهانى خاویار را تامین می کند. دریاى خزر از نظر تنوع زیستى داراى ۱۱۴ گونه، ۶۳ زیرگونه و ۱۴۰ نژاد از کمیابترین ماهیان جهان است. لازم به تذکر است که ۵۷ درصد صادرات خاویار متعلق به ایران بوده و خاویار مثل نفت و فرش از شاخص های ایرانیت در دنیا محسوب می گردد.
براساس تحقیقات سازمانهای محیط زیستی به علت آلودگی دریای خزر نسل ۴۰۰ نوع موجود زنده بیولوژیک در خطر است. در سمپوزیوم بین المللی ماهیان خاوری که در رامسر تشکیل شده بود وجود فلزات مسموم کننده بر روی بدن، جگر، طحال و گوشت ماهیان خزر تائید گردید.
برخی از عوامل بیماری خزر عبارتند از :
یکم: اکتشافات، چاه زدن ها و لوله کشی ها و بهرهبردارى از نفت و گاز و تخلیه مواد نفتی کشتیها و نفتکشهاى کشورهای نفتخیز حاشیه خزر بعنوان عامل تعیین کننده.
بعد از فروپاشی شوروی گویا قرار بود در جمهوری های تازه تاسیس شده، رژیم های دمکرات حالا نه مثل اروپای غربی بلکه نسبتا آزادی مستقر شود، اما هیهات که نیمچه پادشاهان دیکتاتوری به نام رئیس جمهور بر سر کار آمدند که کشورشان و دریای خزر را به نفع منافع خود و خانواده و نزدیکان خود به باد تاراج و حراج گذاشته، و مقولاتی چون محیط زیست اصلا در ذهن، تفکر و اندیشه شان نمی گنجد . و به شیوه ای راهزنانه در رقابت با یکدیگر در مسابقه ی تاراجگری به جان خزر افتاده اند . به نوشته روزنامه آلمانی عصر ما: «سلطه و غارت ثروت های مردم جمهوری آذربایجان توسط خانواده علی اف، خبر می دهد و اینکه جمهوری آذربایجان و دریای خزر به مرکز بزرگترین پروژه های نظامی ـ نفتی و گازی کارتل ها وکنسرن های آمریکائی در منطقه تبدیل شده.» خزر تحت هجوم سازمان یافته و برنامه ریزی شده شرکت های نفتی جهان خوار انرون، یونیکال، شورون، بی پی، اکسون قرار گرفت که شرکت های کوچک تر اروپایی از جمله استات اویل نروژ و انی ایتالیا را هم شریک کردند. رهبری ارکستر را البته دولت آمریکا و شرکت های بزرگ نفتی آن بر عهده دارند. آمریکایی ها با عاملیت شرکت یونیکال تحت اداره دیک چنی خط لوله ۱۰۰۰ مایلی از خزر به جیحان کشیده که در مسیر خود از ۱۵۰۰ رودخانه می گذرد. حفر چاه ها، نقل و انتقال وریختن مواد زاید کارخانه های پتروشیمی آب ها را آلوده می کند، زمین های کشاورزی را می سوزاند، میلیون ها نفر را بیکار می کند، ادامه حیات گونه هایی از ماهی ها، پرندگان و گیاهان را در خطر می اندازد، در مسیر خود از جمله در گرجستان آب های معدنی معروف را نابود می کند. کشیدن این خط لوله از درون یک آب نسبتا بسته و کم عمق در همه جای جهان توسط نیروهای مستقل و فعالان محیط زیست یک بمب اکولوژیک خوانده شد.
دوم: نابودی جنگل و تالاب ها و زیستگاههای دائمی یا موقت انواع پرندگان آبزی و دیگر حیوانات. فرسایش خاک براثر جنگل تراشی و غارت جنگل هم به منظور فروش چوب و هم ساختن جاده، هتل و مجتمع های مسکونی، که منجر به رسوب گذاریهاى ناشى از سرازیر شدن پى در پى و بدون کنترل سیلاب ها و بالا آمدن سطح آب دریا میگردد. غارت جنگل با وجود ماده ۳۴ قانون حفاطت از جنگلها تقریبا قانونی بوده و این ماده شاه کلید قانونی تجاوز به جنگل می باشد. واگذارى، فروش و بخشش جنگل ها توسط مسئولین منابع طبیعى امری است روزانه. بطور مثال بهره برداری از معدن ذغال سنگ در دل جنگل هاى بکر و یگانه شمال از طرف سازمان منابع طبیعى و محیط زیست به شرکت البرز درست چند ماه پس از طرح ” صیانت از جنگلها ” .به روایتی دست صنایع چوب و کاغد برای انهدام آخرین بقایای درختان کهن و کمیاب باز گذاشته شده است . مساحت جنگل هاى مخروبه شمال کشور ۶۲۳ هزار هکتار است که این رقم نزدیک به سه برابر عرصه های جنگلکاری شده است. جنگل تراشى و فروش چوب سالیانه میلیاردها تومان درآمد نصیب دولت مى کند.
درباره سرنوشت غم انگیز تالاب انزلی سالهاست که گفته و نوشته می شود ، اما گویا ما ملت بیعاری شده ایم و برای کسب پول و ثروت و زندگی کوفتی مان حاضریم محیط زندگی خود و آیندگان این آب و خاک را به تباهی کشیده و از حق نسل های آینده، یعنی فرزندانمان بدزدیم. تالاب انزلی از پاک تراشی های سودجویانه جنگل های اطراف و رسوبات گل و لای و نزولات صنعتی و مواد سمی و کودهای شیمیایی مضر کم دیده بود که اخیرا کوته فکران جهت افزایش صید کپور اقدام به کشت گیاهی وارداتی از ژاپن کردند که تمام سطح تالاب را پوشانده و باعث تاریکی گشته است. نبود نور باعث میشود که گیاهان غوطهور در تالاب بهجاى انجام عمل فتوسنتز، اکسیژن را تبدیل به دی اکسید کربن کنند و باعث از بین رفتن ماهیان، پلانگتونها و کفزیان این تالاب شوند. در آخر اضافه شود که عمق تالاب که قرار بود ده متر باشد به یک متر کاهش یافته است.
شبه جزیره میانکاله که در زمره پناهگاههاى حیات وحش کشور است و جزء ۱۸ تالاب بینالمللى است که به عنوان ذخیره گاز زیست کره در جهان به ثبت رسیده، و همه ساله ده ها هزار از انواع پرندگان مهاجر آبزى و کنار آبزى در آن جا اتراق کرده و همچنین پرندگان خشکى زی چون قرقاول(تورنگ)، دراج و پرندگان شکارى و دیگر گونههاى جانورى مثل شغال، روباه، خرگوش و سمور نیز در منطقه یافت میشوند، نیز در امان نمانده و ۱۸ هزار هکتار زمین از طرف وزیر وقت جهاد کشاورزی به شرکت توسعه و عمران اراضی واگدار گردیده است، در حالی که ۱۱ هزار هکتار از این زمینها پناهگاه حیات وحش می باشد و منع “قانونی” دارد. و همچنین بر اساس طرح استانداری ۵ تا ۱۰ درصد از اراضی به عنوان فعالیتهای تولیدی و توریستی به افراد و شرکتهای خدماتی، تفریحی, توریستی واگذار و فروخته شد. از جمله است فروش زمین به شرکت «آبادگران» که اقدام به ساخت و ساز کرده و قرار است ۱۰۰ هکتار از این زمینها را تبدیل به هتل کند. قسمتهاى دیگر این زمین به شرکتهاى اقمارى دیگر و کانون وکلاى دادگسترى فروخته شد.
.
به دلیل نیمه کاره ماندن ساخت اسکله صیادی آستارا و همچنین برداشت غیرمجاز شن و ماسه از ساحل و پیشروى آب دریاى خزر و دخالتهاى انسانی تاکنون ۹۰درصد از تالاب بینالمللى «آق» که در دهههای اخیر محل اصلی فرود پرندگان مهاجر در حوزه شمالی گیلان بود و هر سال حدود صد هزار قطعه پرنده مهاجر در آن فرود میآمدند از بین رفته است، و از ۳۰ هکتار مساحت کل این تالاب تنها ۳ هکتار که در حد یک برکه معمولی میباشد, باقی مانده است.
سوم: ورود فاضلابهاى حاوی مواد سمی شیمیایی به رودخانه ها
به دلیل عدم وجود سیستم تصفیه در کارخانجات صنعتی و همچنین عدم کنترل این کارخانجات از طرف ارگانهای محیط زیست برای پیشگیری و منع استفاده از مواد شیمیایی غیر مجاز و خطرناک، مواد آلوده کننده روانه رودخانه ها می شوند. نشر سموم دفع آفات نباتى و کودهای شیمیایی به رودخانه ها . عدم کنترل و در نتیجه امکان وجود مواد خطرناک و غیر مجاز در انواع شوینده هایی که در مصرف خانگی استفاده می شوند. و همچنین نبود سیستم فاضلاب و یا تصفیه که مانع از ریختن مواد آلوده کننده به رودخانه ها شود.
سفید رود با تخلیه سالانه سه و نیم تن از بقایای حشره کش ها آلوده ترین رودخانه ایران است. محیط زیست گیلان خبر از کاهش ۵۰ درصدی ورود ماهیان از سفید رود به دریا می دهد. از سفید رود سالیانه ۱۸۴۰ تن نیترات و فسفات به دریای خزر می ریزد . تنها از کارخانه چوکا ده هزار متر مکعب فاضلاب به دریاى خزر می ریزد .از بخت بد دریاچه ی زیبای مان، رودهای دیگری که به آن میریزند نیز در رده بعدی آلوده ترین رودها میباشند، مثل رودخانه های آستارا، چالوس و بابل.
براساس نمونه برداری و آزمایشی که حدود ۱۰ سال پیش از رودخانه بابل به عمل آمد میزان آلودگی آب به حشره کش هپتا کلر ۲۰۲ میکرو گرم در لیتر بود که ۲۴۰ برابر معیار پیشنهادى سازمان بهداشت جهانى در خصوص آب آشامیدنى است. کارخانه چوب و کاغذ مازندران روزانه ده هزار متر مکعب آب آلوده و فاضلاب انسانى و صنعتى را به رودخانه نوکنده و سپس دریاى خزر وارد مى کند.
براساس برآوردهای انجام شده توسط سازمانهای محیط زیست، روسیه و جمهوری آذربایجان ۶۶ درصد و ایران ۱۱ درصد از مواد آلوده کننده را به خزر می ریزند.
چهارم: صید بی رویه . کارشناسان می گویند ۹۰ درصد ماهیان استورژنی خزر که خاویار مرغوب جهان را تولید می کنند نابود شده اند. ماهیان خاویاری یکی از با ارزش ترین گونه های آبزیان بشمار می روند که از قدمت بسیار طولانی برخوردارند و به علت این سابقه تاریخی فسیل زنده نام گرفته اند .به گفته بی بی سی کنوانسیون سازمان ملل در مورد تجارت گونه های در حال انقراض، ایران را کشوری معرفی کرده که بیش از دیگر کشورهای کرانه خزر برای حفاظت از ماهی های خاویار تلاش کرده است و فعالان محیط زیست عامل اصلی در خطر قرار گرفتن این گونه آبزی را صید قاچاق و بی رویه آن می دانند که از هنگام فروپاشی اتحاد شوروی آغاز شده است. اما با توجه به اینکه ۵۷ درصد صادرات رسمی خاویار به بازار جهانی متعلق به ایران است و با توجه به اینکه در هتلهای دوبی خاویاری که بصورت قاچاق وارد می شود هر ۱۰۰ گرم فقط ۴۰ دلار (قیمت رسمی در آمریکا, اروپا و دیگر جاها ۲۵۰ دلار می باشد) به فروش می رسد، می توان ردپای قاچاقچیان وطنی را هم دید. اگرچه آمار دقیقی از قاچاق خاویار در ایران در دست نیست اما رقمی برابر ۱۵ تا ۲۰ درصد کل تولید را تخمین میزنند.
همچنین می توان از عوامل آلودگی دیگری را هم نام برد، از جمله حمل و نقل و سوانح دریایی و نشر و ریختن مواد آلوده کننده از کشتیها به دریا. وحتی صحبت از ریختن پس مانده های اتمی توسط روسیه و قزاقستان و آدربایجان (در رابطه با حضور ارتش آمریکا در آنجا)نیز می شود .
چاره چیست؟
از آنجایی که بیماری و آلودگی خزر نه تنها جان هزاران موجود جانوری و نباتی، بلکه همچنین جان میلیونها انسان، حتی جان آنهایی را که در مناطق ساحلی زندگی نمی کنند به مخاطره انداخته، و ارگانهای دولتی ممکن است نتوانند و یا بهتر بگویم نخواهند بخاطر ملاحظات اقتصادی و یا احتمالا خود بعنوان شریک جرم بودن در آلودگی محیط زیست کاری انجام دهند، باید دست به ایجاد یک جنبش سراسری محیط زیست زده و ضمن آگاهی دادن به مردم از طریق سخنرانی، نشست، انتشار وسیع مقالات آگاه کننده در نشریات و اینترنت، ارسال دادخواست به سازمانهای جهانی محیط زیست و امثالهم خواست های زیر را (که میتوان با همکاری آنها را تکمیل نمود) به خواست میلیونها انسان تبدیل کرد تا با پشتوانه حمایت وسیع مردمی بتوان به آنها دست یافت:
_ اختصاص درصد معینی از درآمدهای حاصل از خزر مثل نفت، خاویار و ماهی جهت بهبود سازی آن.
_ اختصاص درصد معینی از درآمدهای حاصل از فروش چوب برای بهبودسازی جنگلهای ساحلی و همچنین ملزم کردن صنایع چوب و کاغذ و یا فروشندگان جنگل، به جنگلکاری به همان اندازه که جنگل تراشی می شود.
_ عدم فروش یا واگذاری زمین، جنگل، تالاب و آبگیرهایی که در موقعیت زیست محیطی حساس قرار داشته و بهره برداری از آنها موجب صدمه به جانوران مهاجر یا بومی و نباتات میگردد.
_ کنترل برصید ماهی خاویار و شناسایی و مجازات قاچاقچیان عمده خاویار.
_ منع واردات، تولید و فروش مواد شوینده ، دفع سموم آفات و کودهای شیمیایی که با استانداردهای بین المللی همخوانی نداشته و موجب آلودگی محیط زیست میگردند.
_ ملزم کردن کارخانجات به ایجاد سیستم تصفیه فاضلاب.
_ ایجاد سیستم جمع آورى مواد زاید شهری، خانگی، خدماتى ساختمانى بیمارستانها، صنعتى و کشاورزى.
_ در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی در مواقع ساختن پل، تونل، جاده و ساختمان.
_ بستن خط لوله خزر جیحان.
——-
سالها پیش تیتر مقاله خانم میترا اسدنیا در رابطه با آلودگی خزر بود «ده سال دیگر خزر بی خزر». چنین نشد. اما اگر نجنبیم یا دیر بجنبیم شاید سال ها بعد ” خزر بی خزر”.
ماکان
———————————————————————
منابع: تاریخ گیلان(کریم کشاورز) – میراث فرهنگى – روشنگری – مرکز اطلاعات و مدارک علمى ایران – ورگ – مازندنومه
Comments
آیا خزر می میرد؟ — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>