دیلمیان آل زیار
آل زیار شاخه ای از دیلمیان و یکی دیگر از سلسله پادشاهان ایرانی تبار برخاسته از شمال ایران هستند که در دوره بین (۳۱۶ تا ۴۸۳ قمری / ۹۲۸ تا ۱۰۹۰میلادی) بر سرزمینهای گیلان، طبرستان(مازندران)، گرگان، قزوین، ری، اصفهان و خوزستان فرمانروایی کردند. شاهان آل زیار به گسترش فرهنگ و علوم و ادبیات کمک فراوانی کرده و تعدادی از آنان چون قابوس بن وشمگیر و کیکاووس بن اسکندر خود نیز آثاری را مکتوب نمودند. از قابوس وشمگیر اشعار و رسائل و از کیکاووس اثر با ارزش قابوس نامه بر جای مانده است.
مردآویج
بنیانگذار آل زیار مردآویج فرزند زیاربن وردان شاه گیلی است، که خود را از شجره آرغش پادشاه گیلان در زمان کیخسرو معرفی میکرد، اما آنچه که از نوشته های خود زیاریان و دیگرانی که در همان صده یا بعداز آن میزیستند برمی آید جد اینان وردان شاه گیلی از دهقانان گیلانی بود ، و مردآویج و برادرش وشمگیر در گیلان به کار کشاورزی مشغول بودند. مردآویج سپس به سپاه سردار دیلمی اسفاربن شیرویه پیوسته و تا فرماندهی لشگر او صعود کرد. با استفاده از جو نارضایتی مردم و اطرافیان اسفار شیرویه از شیوه حکومت وی ، مردآویج با کمک سردار دیگر دیلمی ماکان کاکی بر او شوریده و زمام امور را بدست گرفت. به تدریج قلمرو وی گسترش یافته، گرگان، طبرستان، دیلم، ری، اصفهان، همدان، بهبهان و اهواز را زیر سلطه خود درآورد. تا این زمان برادرش وشمگیر کماکان در گیلان به کشاورزی مشغول بود، اما از طرف مرداویج فراخوانده شد و گویا اول نپذیرفت و بالاخره با اکراه به وی پیوسته و حکمرانی ری به او سپرده شد. در همین دوران پسران بویه، علی، حسن و احمد بنینگذاران سلسله دیلمیان آل بویه که تا آن زمان در لشگر ماکان کاکی بودند نیز به مردآویج پیوستند.
معروف است که مردآویج به ملیت ایرانی ارج بسیار میگذاشت و در صدد احیا حکومت واحد سرتاسری در ایران بود. آداب و سنن ایرانی که پس از حمله اعراب کم کم به فراموشی سپرده شده و تنها در مناطق شمالی کشور هنوز مرسوم بودند در دوره مردآویج و دیلمیان آل بویه دوباره در دیگر نقاط ایران گسترش یافت. مورخین روایت میکنند که یکی از بزرگترین و با شکوهترین جشنهایی که در ایران پس از حمله اعراب برپا شد، برگزاری جشن سده در دوره مردآویج در شهر اصفهان بود. ابن مسکویه در این باره می نویسد: زمانى که شب آتش افروزى جشن سده فرا رسید، مرداویج از مدتى قبل از این دستور داده بود، از کوهها و نواحى دور دست هیزم گردآورند و به اطراف رودخانه زاینده رود حمل کنند، همچنین فرمان داد نفت اندازان و آتش افروزان و کسانى که در افروختن آتش مهارت داشتند و مىتوانستند وسائل آتشبازى را فراهم سازند در اصفهان جمع شوند. در اطراف اصفهان کوهى و تلى باقى نماند که در آن هیزم و بوته هاى خار تعبیه نکرده باشند.
پس از فتح اصفهان مردآویج قصد حمله به بغداد و برافکندن خلافت را داشت. اما خلیفه نیز بیکار ننشسته بود. به سال ۳۲۳ قمری برابر با ۹۳۵ میلادی چهار روز پس از برگزاری جشن سده در اصفهان, توسط تعدادی از غلامان ترک در حمام کشته شد. اسامی دو تن از این ترکان توزون و بجکم بود که بعدها در دستگاه خلافت مشعول کار شدند.
وشمگیر پسر زیار
پس از مرگ مردآویج مردم دیلم و گیلان به رایزنی پرداختند و وشمگیر را به پادشاهی برگزیدند. وی از ا قتدار برادرش برخوردار نبود و اصفهان و ری را پس از نبردهایی چند با دیلمیان آل بویه از دست داد. وشمگیر در حین شکار از اسب فرود افتاد و فوت کرد.
بهستون پسر وشمگیر
پس از مرگ پدر به جایش نشست، اما سران آل زیار پسر دیگر وشمگیر یعنی قابوس را بر او ترجیح داده و او را بر مسند نشاندند. بهستون با کمک آل بویه بر مازندران و قابوس بر گرگان حکومت میکردند.
شمسالمعالی قابوس بن وشمگیر
قابوس بن وشمگیر پس از مدتی حکمروایی بر گرگان، در نبرد با عضدالدوله دیلمی شکست خورده و به نیشابور گریخت. و پس از ۱۸ سال بر اثر ضعیف شدن دیلمیان، با کمک امیر سامانی سپاهی گرد آورده و گرگان را دوباره تصرف کرد. و بعدها متصرفات خود را به مازندران و رویان و چالوس و شرق گیلان توسعه داد.
قابوس پادشاهی ادیب و شاعری توانا بود، به دو زبان فارسی و عربی شعر می گفت، خطی خوش داشت و در نجوم و دانشهای دیگر صاحب نظر بود. ابو ریحان بیرونی نیز در گریز از دست سلطان محمود در دوره مجدالدوله دیلمی به ری گریخت. پس از مدتی از آنجا رهسپار طبرستان شد. چندی در نزد فرمانروایان شروینی آنجا گذراند، و کتاب مقالید علم الهیه را به نام اسپبد مرزبان بن رستم (مولف مرزبان نامه طبری) نوشت، و هم توسط او به دربار شمس المعالی قابوس بن وشمگیر زیاری (388_403) پیوست
در خدمت قابوس زیاری بود که بیرونی کتاب الاثار الباقیه را به نام او نوشت (۳۹۱ ق/۱۰۰۰ میلادی)
ذبیح الله منصوری در کتاب ابن سینا نابغه ای از شرق می نویسد: در نیمه دوم قرن چهارم هجری ابن سینا به گرگان نزد آل زیار رفت. و براحتی زندگی می کرد و هرکس را که بی بضاعت بود به رایگان معالجه می نمود و چون از قابوس وشمگیر زیاری مقرری دریافت می کرد، معالجه رایگان مردم در وضع معاش او تاثیر نامطلوب نداشت. ابن سینا بدون دغدغه اوقات فراغت را صرف نوشتن رساله ها میکرد.
قابوس به سال ۴۰۳ قمری برابر با ۱۰۱۲ میلادی درحالیکه خلع شده و از سیاست کناره گیری کرده بود درگذشت.
دیگر زمامداران آل زیار:
فلکالمعالی منوچهر بن قابوس
انوشیروان بن منوچهر
جستان بن انوشیروان
کیکاووس بن ساکندر
کیکاووس نویسنده کتاب معروف قابوسنامه می باشد. قابوسنامه مشتمل بر ۴۴ باب در اندرز و داستانهای عبرتانگیز و بیان آداب و آیین بسیاری از هنرها و پیشهها، نه تنها نام خود او، بلکه نام آل زیار را در شمار چهرههای ادبپرور درآورده است.
گسلان بن کیکاووس
با کالیجار
دارا
Comments
دیلمیان آل زیار — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>